جشن سوری در نخستین پنجه، پس از 360 روز سال برگزار می شود .واژه سوری که به دوره ساسانیان برمی گردد واژه ایست پارسی.در پهلوی به گونه سوریک surik صفت است. چون سور sur به معنی سرخ و ایک ik پسوند صفت ساز است به معنی سرخ وسرخ رنگ چنانچه گل سوری به معنی گل سرخ است و به جشن از آن جهت سوری گفته اند که عنصر اصلی آن افروختن آتش بوده است . البته نامگذاری چهارشنبه سوری روی این جشن کهن از نامگذاریهای متاخر تاریخ ایران است.برای اولین بار از جشن سوری در کتاب تاریخ بخارا در نیمه اول سده چهارم هجری یاد شده است که منصور ابن نوح سامانی این جشن را برگزار کرد ،از اوایل قرن هفتم هجری به دست فراموشی سپرده شد که بعدها با عناوین دیگری از سده دهم معمول شده است. آنچه مسلم است چهارشنبه وجود نداشته است چون در تقویم ایران باستان سیستم هفتگی وجود نداشته بلکه هر ماه سی روز بوده و هر روز نامی داشته و هر سال 12 ماه که با این حساب 5 روز در پایان سال می مانده که به آن خمسه مسترقه یا پنجه دزدیده می گویند – که خود دارای مراسمی گوناگون از قبیل حکمرانی دزدان و یا هرج و مرج ساختگی بوده که در این مقال جای بحث آن نیست – روز شماری کنونی پس از حمله اعراب به ایران آورده شد که به روایتی روزی نوح سامانی از جایی می گذشت و جشن سوری را دید و او را خوش آمد پرسید امروز چه روزیست گفتند چهارشنبه و از آن به بعد در چهارشنبه آخر هر سال او فرمان به آتش افروزی داد و این جشن به جای روز اول پنجه مسترقه در چهارشنبه آخر هر سال برگزار گردید.و یا روایتی بسیار دور از ذهن و ساده انگارانه است که می گویند پس از واقعه کربلا در قیام مختار برای بالا بردن عدد سپاه در چشم دشمنان مختار – که به کین خواهی امام حسین (ع) اقدام کرده بود – فرمان داد بالای سقف خانه ها آتش بیفروزند که اتفاقا با چهارشنبه آخر سال یکی بوده و این رسم از آن زمان باقی مانده است اما با نگاهی دقیق و رد یابی تاریخی آتش افروزی بر بام می توان در یافت که ایرانیان باستان معتقد بودند که در آغاز هر سال ارواح (فروهر) مردگان هر خانه به آن خانه سر کشی می کنند به همین دلیل رسم خانه تکانی برای استقبال از این فروهرها و یا گستراندن سفره طعام (آجیل مغز دار و دیگر خوراکیها) به عنوان آیینی مذهبی جان گرفت ، به دلیل راهنمایی کردن فروهر ها در آغاز پنجه در پشت بام خانه آتش می افروختند* که در کرمان و یزد به آن مراسم آتش بام کردن اطلاق می شود. .استاد پور داوود می نویسد:” در جشن چهارشنبه سوری از روی آتش پریدن و گفتن ناسزایی چون سرخی تو از من و زردی من از تو به روزگارانی باز می گردد که ایرانیان همانند نیاکان خود آتش را نماینده و فروغ اهورا مزدا نمی دانستند ” به عقیده برخی دیگر چهارشنبه سوری روزیست که سیاوش شاهزاده شریف ایرانی شهید شد و از آنجا که سیاوش – چنانچه در شاهنامه ذکر شده طی مراسم ور یا ورنگه یعنی آزمایش ایزدی – از آتش گذشت و پاکدامنی او بر همگان روشن شدآثار و علائم اندکی که از این جریان تاریخی بر جای مانده می گوید در روز چهارشنبه سیاوش به دستور افراسیاب کشته شد و فرزند وی کی خسرو در اول فروردین 1012 (ق.م) در توران به دنیا آمد و چون زردشتیان پارسی سوگواری بر مردگان را جایز نمی شمردند در چهار شنبه آخر سال از روی آتش می پریدند تا یاد آور عفت و پاکدامنی سیاوش باشد .که محتمل است به دلیل اینکه اعراب چهارشنبه را روز بلا و نحوست می دانستند بعدها این آیین به پایکوبی برای رفع نحوست بدل شده باشد.همانطور که در بالا اشاره شد زردشتیان چون آتش را پاک و فروغ اهورا مزدایی می شمارند عموما از خواندن شعرهایی چون “زردی من از تو…” می پرهیزند و میخوانند :” غمم برو شادی بیا ،…” و هیچ گاه ناراحتی و بیماری خود را به آتش نمی دهند .نیز زنی که پاک نیست از روی آتش نمی پرد.
رسوم چهارشنبه سوری در برخی مناطق ایران:در مازندران با برپايي هفت بوتهي آتش به نشانهي هفت فرشته و امشاسپند اجرا ميشود و مردم باور دارند كه آتش تطهيركننده است و بدي و مرگ را ميسوزاند. مردم در هنگام پريدن از آتش با اين عبارتها با آتش سخن ميگويند: ”زردي من از تو، سرخي تو از من، سرخي آتش مال ما، زردي ما مال شما، چهارشنبهسوري ميكنيم، سينه بلوري ميكنيم. گل چهارشنبه سوري، درد و بلا رو ببري” سپس آش “چهل گياه” ميپزند كه دوا و درمان است. صداي برخورد قاشق و كاسه نيز نشان دهندهي شروع مراسم قاشقزني است و دختر و پسر با پوشيدن چارقد و چادر در كوچهها قاشقزني ميكنند و ميگويند: ”اي اهل محل، اهل در اين منزل شگون امشب است، هديه بريزيد داخل پيمانه و كاسه”.در هنگام غروب دختران دم بخت به كوچهها ميروند و در پشت پنجره يا دكهي كسب فال گوش ميايستند تا ببينند پدري با دخترش چه ميگويد، آن سخن را به فال خوب يا بد ازدواج خود تعبير ميكنند.شيرازيان چهارشنبه آخر سال را همانند ديگر شهرهاي كشور چهارشنبه سوري ميگويند و غروب سه شنبه مرسوم است كه هفت كپه و يا سه كپه خار تهيه ميكنند. آنها را آتش زده و از آتش ميپرند و ميگويند: زردي من از تو ، سرخي تو از من. در قديم برخي از زنان و دختران شيراز به سعديه رفته و در آب حوض ماهي آبتني ميكنند و با جام دعا و چهل كليد آب به سر ميكنند. اين كار هم به خاطر سلامتي و هم به خاطر مهدگرمي انجام ميشود.همچنين رسم است كه دختران دم بخت در اين شب براي بخت گشايي به زيارت حضرت احمد بن موسي شاهچراغ (ع) ميروند فال گوش ايستادن در چهارشنبه سوري نيز نزد زنان شيرازي مرسوم است و زني كه بخواهد فال گوش بايستد چادر سر كرده، نيت ميكند و در گوشهاي در كوچه ميايستد و بر اساس گفته عابران تفأل ميزند. اگر گفته را مطابق ميلش ديد، خود را به مراد رسيده ميداند.رسم است كه بعضي از زنان براي برآورده شدن حاجت در زير منبر مسجد جامع شيراز حلوا درست ميكنند. به اين منبر، مرتضي علي ميگويند. از جمله مراسم ديگري كه شيرازيان دارند پخت آشي است به نام “آش ابودردا”؛ بعضي معتقدند كه وسايل اوليه اين آش بايد حتما از راه گدايي تأمين شود(که به نوعی می تواند یاد آور همان به هم ریختگی خمسه مسترقه باشد) اين آش را هم به خاطر درمان بيماري و هم به خاطر بخت گشايي ميپزند.در شب چهارشنبه سوري در شيراز رسم است كه دختران دم بخت ابريشم هفت رنگ به كمر بسته و صبح روز چهارشنبه كودك نابالغي را واميدارند كه ابريشم را باز كند به اين نيت كه گره از بختشان باز شود.باز رسم است در شيراز دخترهاي بخت بسته به محل معروفي به نام “خانه سيد ابوتراب” كه در داخل شهر در كوچه “شيشهگرها” واقع شده است ميروند و زير درخت كهنسالي كه در آن خانه وجود دارد حلوا ميپزند و بين فقرا تقسيم ميكنند و از صاحب آن خانه يعني “سيد ابوتراب” كه گويا سيد بزرگواري بوده و ششصد سال قبل از اين ميزيسته و صاحب كرامت بوده حاجت ميخواهند.در اين شب شيرازيان “بوخوش اسفند” را در آتش ميريزند كه خانه را معطر كند. ازجمله خوردنيهاي شب چهارشنبه سوري شيرازيها آجيل چهارشنبه سوري است كه بدان آجيل شيرين هم ميگويند. اين آجيل مخلوطي است از كشمش، نخودچي، مغز بادام، مغز گردو، انجير، مويز، توت خشك، كنجد بوداده، شاهدانه، تخمك يا تخمه، گندم برشته، بدنجك، قصب، خارك (نوعي خرماي خشك) و قيسي.در اين شب دور هم جمع شده و از ديوان حافظ فال ميگيرند كه بدان “فال دوره” ميگويند.در شيراز به دو شب چهارشنبه سوري گفته ميشود يكي چهارشنبه آخر ماه اسفند (آخر سلا) و ديگري چهارشنبه آخر ماه صفر. در هر دو شب مراسمي به عمل ميآيد كه كاملاð شبيه به هم است؛ ولي در چهارشنبه آخر سال مفصلتر ميباشد.مردان و زنان شيراز معتقدند كه هرگاه عصر روز سه شنبه آخر سال در آب سعدي (آبي كه از قنات آرامگاه سعدي يا حوض ماهي جريان دارد) شستوشو كنند، تا سال ديگر بيمار نميشوند. از اين رو عصر سه شنبه آخر سال ازدحام غريبي در اطراف جدول مزبور ديده ميشود.در گيلان در شب چهارشنبهسوري، اسپند و كندر و گلاب و شمع حتما بايد در خانه باشد.اسپند و كندر را دود ميكنند، گلاب را به صورت خود ميزنند و شمع را به نيت روشنايي روشن ميكنند. گيلانيها خاكستر آتشافروز شب چهارشنبهسوري را صبح چهارشنبه پاي درختها ميريزند و معتقدند كه درخت ها بارور ميشوند و كساني كه قصد زيارت اماكن متبركه را دارند به نيت سفر از خانه خارج ميشوند. در واقع مجموعه آجيل چهارشنبه سوري طبقي است آراسته از هدايا و دهشهاي خاك كه رابطه انسان و طبيعت را تاييد و تاكيد ميكند. رسم كوزه شكستن يا كوزه پرت كردن به كوچه به نيت دور كردن بلا نیز عمومیت دارد. در آشتيان از توابع استان مركزي، مرسوم است كه كوزهاي خالي را از بالاي بام در شب چهارشنبه سوري به پايين مياندازند، رسم قاشق زني است كه در اين رسم عمدتا دختران، چادري به سر كرده و بر در خانه اهالي محل رفته و با قاشق به كاسه ميكوبند. صاحب خانه كه مقصود آنان را خوب ميداند، به آنها آجيل و شيريني ميدهد.فالگوش ايستادن به وسيله دختران دم بخت نيز در غروب چهارشنبه سوري بين اهالي آشتيان مرسوم است
مهسا مطهر
اسفند 1394
منابع:جشنهای آب ، جشنهای آتش (هاشم رضی)، آیینهای محلی ایران (دکتر حسین زنده دل)
روزنامه امرداد شماره 108 /یکشنبه 24 اسفند، 1383 از اسطوره تا تاریخ (دکتر مهرداد بهار)
آفرین مهسا جان عجب اطلاعات جالب و ذیقیمتی امیدوارم هر چه زودتر این رسم من درآوردی ترقه بازی که گاهی شبیه بمب صدا میدهند برچیده شود.
درود به مهسا خانم!
بسیار جالب و آموزنده است اما متاسفانه این روزها بیشتر ترقه زدن بچه ها مد شده و از مراسم زیبای این آیین خبری نیست. امید است که دوباره احیا شود.
مرسي مهسا جان ، چه اطلاعات جامع و شيريني . انشالله در سال جديد غم نبيني و سالي پر از سرخي و نشاط و ترقي داشته باشي .
مرسی از اطلاعات جالبی که در اختیار ما گذاشتید
مرسي مهسا خانم
عيدتون مبارك
باتشکر از مهسا خانم :
دراینباره لازم است به اطلاع برسانم ، اخیرا در شبکه های اجتماعی کمپینی راه افتاده که درباره برگزاری سنتی چهارشنبه سوری و ترک ترکاندن ترقه و مردم آزاری است ، به امید فراگیر شدن و عمل به آن .