آبـــــــــــادی آبــــــــــــــادان و دیــــــــــگر شهــــــــــرها

 

 

آبادی آبادان و دیگر شهرها
از سال 1327 هجری که انگلیسی ها در میدان نفتون به کندن چاه های نفت پرداختند،کارگران از خوزستان و دیگر جاها روی به آنجا آوردند و بدینسان در آنجا آبادی ها پدید آمد و چون بایستی در چند جای دیگر کارخانه برپا نمایند بهر کجا که کارخانه برپا ساختند اگر ویرانه بود آباد گردید و اگر آباد بود آبادتر شد و آمد و شد کشتی ها در کارون بیشتر گردیده و در همه جا جنبش دیگری پیدا گردید نیز اتومبیل و چراغ برق و دیگر اینگونه ارمغان های اروپایی در آنجا فراوانی یافت.
چنانکه گفتیم نخستین آبادی که از رهگذر نفت جنوب در خوزستان پیدا شده خود میدان نفتون است که امروز” مسجد سلیمان” نامیده می شود و آن جایی است که در دامنه کوهستان بختیاری نهاده به درازی دو فرسخ کمابیش دره ها می پیچد و در شرق شوشتر و هشت فرسخ از آن شهر دور است.انگلیسیان در چند جا خانه ها و کوشک ها برای خودشان و کارگرانشان بالا آورده و بارها باز کرده و خیابان ها شوسه نموده اند نیزاز رود کارون که ده فرسخ بیش دوری دارد با تلمبه آب شیرین و پاک به آنجا رسانیده از گفته تیمز(روزنامه) آوردیم که هزار تن استاد اروپایی و آمریکایی و پنج هزار کارگر هندی و سی هزار کارگر ایرانی در آنجا کار می کنند اگر سوداگران و بازاریان را هم بشمار بیاوریم می توان گفت که از چهل و پنج تا پنجاه هزار مرد از غربی و شرقی در آنجا زندگانی می کنند.
در پاییز پارسال که من از شوشتر به تماشای آنجا رفتم شماره چاه ها را فزون از صد چاه گفتند به تماشای کارخانه ها که رفتم هرگونه ماشین ها و ابزارها از اروپا آورده و به کار انداخته اند و نیز شرکت بیمارستانی برای کارگران و دیگران بنیاد نهاده که تماشای آن نیز کردیم.
آبادی دیگری که پدید آمده جایی است بنام “درخزینه” در کنار رود کارون که از آنجا تا مسجد سلیمان 36 میل انگلیس است .بندر کشتی های شرکت اینجاست که هرچه با کشتی ها می آورند از آهن ابزار و ماشین و چیزهای دیگر در اینجا به خشکی درآورده با راه آهن به مسجد سلیمان می رسانند و نیز کارخانه در اینجا دارند که آب را از کارون برداشته با تلمبه به مسجد سلیمان می رساند ،بازار کوچکی و برخی بنیاد ها در آنجا برپا کرده اند. آبادی دیگر در جنوب درخزینه در کنار رود کارون به دوری هفت یا هشت فرسنگ از آنجا “ملاثانی” است که کارخانه ای برپا کرده و کارگرانی را از هندی و فارسی و تازی به کار گمارده اند نیز باغچه های قشنگی و یک میدان پدید آورده اند ،خیابانی انداخته کناره های آن را با درخت های زیتون آراسته اند که راه آمد و شد اتومبیل ها میان آنهاست.نیز در ناصری(اهواز) در شمال غربی شهر در جایگاهی که “خزعلیه” نامیده می شود،شرکت را خانه ها و کارخانه هایی هست از کارخانه هایی که من به تماشای آن رفتم یکی کارخانه درودگری و آهنگری بود ،دسته ای از ایرانیان از مردم اصفهان و دیگر شهرها در این کارخانه کار کرده و درودگری و آهنگری یاد می گیرند.
نیز در میان ناصری(اهواز) و محمره(خرمشهر) در کوت عبدالله و دارخوین که در کنار کارون می باشند ،شرکت نفت کارخانه ها دارد و در یکی خانه هایی ساخته و باغچه های زیبایی پدید آورده اند.
در محمره(خرمشهر) نیز شرکت اداره دارد ،رییس بزرگتر در آنجا نشیمن می کند ولی کارخانه های بزرگ شرکت که برای صاف کردن نفت بنیاد نهاده شده در عبادان(آبادان) می باشد و خود آنجا یکی از بزرگترین کانون های شرکت است .ماشین های بسیار بزرگ از هرگونه در آنجا به کار انداخته شده و سی هزار تن کمابیش کارگران شرقی و غربی در آن کارخانه کار می کنند ،نفت به کمک کشتی ها از راه شط العرب(اروند رود) و خلیج فارس به اروپا و هندوستان و دیگر سرزمین ها برده می شود.
عبادان(آبادان) در قرن های نخستین اسلام شهری بوده سپس ویرانه شده و جز دهکده ای از آن باز نمانده بود ولی اکنون یکی از شهرهای بزرگ و آباد بشمار می رود و خیابان ها در آنجا کشیده شده که شب ها با الکتریک روشن می شود و چنانکه گفتیم مردم آنجا از هندی و ایرانی و اروپایی از سی هزار تن بیشتر می باشد.
برداشت از کتاب تاریخ پانصد ساله خوزستان نوشته احمد کسروی
بازنویسی از محمد ریاضی پور- خرداد 95

Comment (2)

  • اسامي كه در اين مقاله هست چقدر آشنا و پرخاطره هستند. كوت عبدالله ، خزعليه ….. اي كاش قدر اين خاك ثروتمند ولي متواضع و نجيب بيشتر از اين داده ميشد.

  • محمد جان دستت درد نکند این کتاب را من خوانده ام و بسیار جالب است بخصوص برای ما خوزستانی ها که نامها و محل ها آشنا هستند.موفق باشی

Leave Your Comment

Skip to content