کی از همه عزیزتره؟

 

 

سالیان سال رسم بوده که مادربزرگ ها و پدربزرگ ها نوه هایشان را به شکل خاصی دوست داشته باشند. سالیان سال همگان عادت کرده اند که سهم نوه ها از این عشق یکسان نباشد و بنا به دلایلی که هنوز مشخص نیست یک یا دو تن از آنها به درجه بالاتری از محبوبیت نایل شوند. متاسفانه خیلی از بزرگ ترهای فامیل استعدادی در سرپوش گذاشتن براین تفاوت رفتارها ندارند. چون تقریبا همه ما می توانیم بچه مورد علاقه پدربزرگ و مادربزرگ و کمی از خاطرات حسادت برانگیز دوران کودکی مان را به یاد بیاوریم. در واقع اینکه بچه من عزیز است یا عزیزتر، یکی از دردهای بزرگ پس از زایمان برای مادرهاست و مدت زیادی از وقت هر مادری صرف مقایسه و یادآوری همه رفتارهایی می شود که خانواده ها در هنگام تولد هر نوه انجام داده اند.
با توجه به ظرفیت عشق و محبتی که پدربزرگ ها و مادربزرگ ها دارند ، در هرخانواده یک یا حداکثر دو نوه محبوبند و بقیه معمولی . نوه هایی که عکسشان روی طاقچه خانه مادر بزرگ ها نیست و برای کسی جز پدر و مادرشان مهم نیست که وزن 6 ماهگی شان چقدر بوده و در چه سنی دندان درآوردند. در این بین بعضی از مادران نوه های معمولی ، دایم به دنبال مصداق هایی از بی توجهی به فرزندانشان هستند. در مهمانی ها و جمع های فامیلی نقش دوربین مدار بسته را دارند ، کوچک ترین کم محلی به بچه شان را مثل مو از ماست بیرون می کشند و بابتش زمین و زمان را به هم می دوزند. غافل از اینکه این حساسیت ها هیچ کمکی به محبوبیت فرزندشان و یا اصلاح تفکر بزرگ ترها نخواهد کرد.
شاید برای بعضی ها این رفتارها بعید به نظر برسد و همه خود را از تهمت فرق گذاشتن مبرا بدانند ولی هنوز راه زیادی تا ریشه کنی اینطور عادت ها و تفکرات داریم. بر خلاف آنچه تصور می شود تک نوه ها و آنهایی که محبوبند هم دردسرهای مخصوص خودشان را دارند، چرا که محبوبیت یعنی زیر ذره بین بودن یعنی هر کس بچه شما را دوست دارد به خودش اجازه می دهد در همه امور مربوط به بچه داری و تربیت فرزند شما دخالت کند و نظرات کارشناسی بدهد. به نظر من تنها چیزی که می تواند همه را آرام و بی کینه دورهم نگه دارد اصل موضوع یعنی نثار عشق و محبت بی حد به بچه هاست. اینکه مدام به خودمان یادآوری کنیم وجود این عشق – کم یا زیاد – با ارزش است .
اگر پدر و مادرها بتوانند حس شان را پنهان کنند، بچه ها تا سال ها متوجه این فرق گذاشتن ها در خانواده و جامعه نخواهند شد. پدربزرگ و مادربزرگ هر هفته نوه هایشان را در آغوش می گیرند و می بوسند،کودکان از این بوسه ها غرق عشق و شادی می شوند و تنها پدر و مادرها هستند که می دانند همه این بوسه ها و در آغوش کشیدن ها یک جور نیستند.

نوشته: زهرا درمان مندرج در همشهری

ارسالی از سید محمد ریاضی پور

Comment (2)

  • آسید محمد موضوع جالبی را انتخاب کردی و همه ما در رفتارهای تبعیض آمیز پدر مادرها در بین بچه ها نظاره گر بوده ایم. من هم معتقدم اگر فرزندی از بقیه بیشتر به روح و احساس پدر یا مادری نزدیکتر است انصافأ نباید در عمل و کلام والدین این تفاوت را بوضوح نشان دهند. بخصوص در سنین پائین که اصلأ خطرناک است و نتیجه نا مطلوبی دارد. نقش فرهنگ نیز در این نقیصه اجتماعی بی اثر نیست.

  • (اگر پدر و مادرها بتوانند حس شان را پنهان کنند، بچه ها تا سال ها متوجه این فرق گذاشتن ها در خانواده و جامعه نخواهند شد)، این جمله کاملا اشتباهه چون خود بچه ها متوجه میشن. جالبه ما اعتقاد داریم بچه تو شکم مادر همه چیز رو متوجه میشه مادری که بارداری پراسترسی داره فرزند ناآرومی خواهد داشت، اما معتقدیم بچه چهار پنج ساله، هفت هشت ساله احساس پدربزرگ مادربزرگ و مصنوعی یا طبیعی بودنش یا تفاوت احساس بین خودش و نوه دیگه رو متوجه نمیشه.
    متاسفانه بچه ها بیشتر از ما بزرگترها متوجه میشوند برای همینه که میگیم حرف راستو باید از بچه شنید.
    اما با این جمله که پدرها و مادرها نباید این مسئله رو در حضور بچه ها مطرح کنند موافقم.

Leave Your Comment

Skip to content