روز آخر تعطیلات !?

سادات روزبه:


به احتمال زیاد، همه ما موافقیم که عصر جمعه دلگیر است. یا هم‌چنین روز آخر تعطیلات. اما دلیل آن چه می‌تواند باشد؟
اگر از جواب‌های دینی ماوراءالطبیعی و الهیاتی که از قدیم به ما به ارث رسیده بگذریم، روانشناسی اگزیستانسیال  جواب قانع کننده‌ای برای آن دارد.
در راستای مقاله قبلی من‌باب “لحظه طلایی” یعنی زمانی که
 ما متوجه محدود بودن عمر خود و زمانی که به ما اختصاص داده شده تا زندگی کنیم، گفته شد که آگاهی از نزدیک بودن پایان، به ما انگیزه استفاده بهتر از زمان باقی‌مانده می‌دهد. ولی ما در عصر اطلاعات زندگی می‌کنیم. در زمانه‌ای که منابع آموزشی بیش از همیشه در دسترس است. در نتیجه افراد بیشتری از تخصص و دانش مربوط به یک حرفه بهره‌مندند. از این رو رقابت برای کسب یک فرصت شغلی ایده‌آل یا یک حرفه دلخواه سخت‌تر از گذشته است. در نتیجه بسیاری از ما، به کاری مشغول هستیم که به طور کامل مورد دلخواه ما نیست یا درواقع برای کاری که در طول هفته انجام می‌دهیم ارزش زیادی قائل نیستیم.
شاید یکی از دلایل دلگیری عصر جمعه یا روز آخر تعطیلات این باشد که ما مجبوریم به کاری که با آن ارتباط ذهنی و قلبی نداریم برگردیم. به عبارتی، لحظات آخر تعطیلات و شروع چرخه روزهایی که ما مجبور به انجام کاری “بیهوده” هستیم، باعث اظطراب و اندوه می‌شود، چون ما متوجه می‌شویم که قادر به تغییر یا توقف چرخه “بیهودگی” نیستیم.
اما ممکن است ما با وجود داشتن شغلی رویایی، باز هم از پایان تعطیلات اندوهناک باشیم. پس این اندوهناکی چه دلیل دیگری می‌تواند داشته باشد؟ کارل مارکس، فیلسوف مشهور آلمانی اولین کسی بود که واژه “از خود بیگانگی” را برای دوران مدرن ما به کار برد. در این زمانه که مناسبات اقتصادی بر اساس سرمایه‌داری تعریف می‌شود، کارگر با محصول کار خود بیگانه است. زیرا محصول کار خود را از آن سرمایه‌داری می‌بیند که هیچ نقشی در تولید آن نداشته است. در نتیجه اکثر ما خودمان را مانند روبات‌هایی می‌بینیم که روزهای هفته را برای انجام کاری که در پایان از سود آن بی‌بهره‌ایم، سپری می‌کنیم.
در نتیجه، برای از بین بردن غم عصر جمعه یا اندوه آخر تعطیلات، به تغییری درونی، یا شاید هم بیرونی نیاز است.
ارسالی از سید روزبه قیری زاده
فروردین ۱۳۹۸

Comment (4)

  • افرین بر اقا روزبه الان که این مقاله رو میخونم عصر روز جمعه است. ولی شاید دلایل متعددی از این زمان نیز بشود عنوان کرد که بستگی به شخص مکان و زمان داشته باشد. بهرحال نکته جالب و همه گیریست. موفق باشید.

  • احسنت روزبه جان جالب بود ولی باز هم از دید سرمایه داری و نگاه اقتصاددی تعریف شده بود.من هم با رضا موافقم که عوامل بیشماری در این دلگیری دخیل است چون من خودم یک زنم و کاری هم نمیکنم ولی جمعه ها دلگیر و حوصله صبر بر است.

  • چه مقاله جالبی همه کم و بیش با این مسئله مواجه شدیم جالبه که هر کسی دلایل خاص خودش رو داره و چگونه گذروندن عصر جمعه یا آخر تعطیلات به نظر من یه حس درونی و. به موقعیت زمانی و مکانی جایی که زندگی میکنیم ربط داره
    به هر حال عالی بود مهندس

Leave Your Comment

Skip to content