آقا بودن موروثی نیست (نقدی به گذشته و حال)

پیرو نوشته قبلی ،با توجه به اظهارنظرهای دوستان لازم دیدم این نوشته را در تکمیل ان به رشته تحریر در اورم شاید هدف اصلی خودم را از ان نوشته بیان نمایم.
ابتدا لازم است به وضعیت فامیلی وجو حاکم بر ان لااقل تا دوره جوانی همسالان خودم ورضا را اندکی تشریح نمایم،شاید منظور روشن تر گردد چون هر پدیده ای را می بایست با توجه به شرایط زمانی و محیطی ان بررسی نمود.
مسلما افرادی همچون رضا بیشمارند و شاید هم موفق تر…
بنابراین پاسخ چرا رضا؟ را باید با تشریح زمانی که رضا اقدام به رفتن کرد و همچنین جو غالب بر طایفه ای که در ان رشد ونمو کرده بود ،یافت وقضاوت نمود.
لذا به تشریح وضعیت فامیلی و جو حاکم بران در دوره ذکر شده می پردازم..۰
ابتدا به این جملات آشنا توجه کنید(بزبان شوشتری)
چه گرفتته؟! به اما چه؟! نکنی یا نروی بدبخت بووی؟! نونی دراری شکر خدا کن ؟! او باریکه ا دست ندهی بدبخت بووی؟! تا دوش گدویی کرد ایسو سی اما قیافه بگره؟! مو هم ای کاران بکردم الان وضعم ب تر بید؟! پ کسی در ن افتی چی گود ا کیسه مون رو ؟! وقیس علیهذا….‌
وسپس یاد کنم از روانشاد دایی کاظم که میگفت( اگر دولت نبود بما حقوق بدهد همه طایفه از گرسنگی تلف می شدند‌‌)
این جملات نمایانگر طایفه ای است ساکن با کمترین نوسانات و دوری از هر ریسک….
طبعا تربیت شدگان این جو افرادی ساکن ،مرد روزهای افتابی و فراری از هرگونه تغییر وتحول و قانع خواهند بود
( گرچه قناعت خصلتی است نیکو ولی توجیه سستی وفتور با نام قناعت حدیث دیگری)..‌.
در اسیب شناسی علت رواج این خصایص در طایفه باید مقداری به عقب بگردیم.
زمانی که مردانی غیور درمسجدسلیمان به تهییه قیر مشغول بودند که این امر نشان میدهد انها حتی از زمان خود فکر بارز وبکری داشتند.متاسفانه بر اساس یک قرارداد شوم انها دعوت می شوند به خانه های خود روند و بدون کار و فعالییت پول دریافت کنند و زحمت و مشقت را به دیگران بسپرند که سپردند وسپردن؟!!
طبعا این امر از همان مردان ،مردانی ساخت تن پرور ،قانع،بدون هیچگونه آینده نگری و دغدغه انچه یا انکه از انها بجای میماند.کما اینکه همه بازماندگان انها با فقر و بدبختی روزگار گذراندند.برای انها همین اینکه نانی میرسید ودیگران هم بواسطه سادات بودن آقا خطابشان میکردند کافی بود…وکمبودی که انها را به تلاش وادارد یا حس نمیکردند یا به جمله معروف(چه گرفتته)خود را قانع میساختند.آینده هم که لابد به انها چه؟!!!!
درحالیکه طوایف دیگر در کنارشان به بالندگی و پیشرفت مشغول بودند انها فقط به دورهمی باهم افتخار می کردند و دیگران را یا شماتت میکردند ویا بلند پروازی انهارا کوچک و مسخره می شمردند.
با نگاهی بی غرض و جانبداری به طوایف دیگر شوشتر ،به جرات می توان گفت سادات قیری عقب مانده ترین ان طوایف از نظر بالندگی و رشد بوده است.
پرمسلم افرادی که در این محیط فامیلی رشد میکنند و افتخارشان هم کماکان باهم بودن است بدلیل عدم معاشرت وتعامل با کسانی خارج از این محدوده و دمیدن افکار جدید در ان،همه دارای فکر و ظرفیت های یکسانی می شوند.گواه این مدعا نگرشی به وضع فامیل است که اکثرا با کمی اختلاف همه وضعیتی مشابه از نظر سطح زندگی و عملکرد داشته ودارند.
رخوت بسیار ،دوری از جنگندگی ،انتخاب راه حل های اسان با نتیجه کمتر بجای راههای دشوار حتی با حاصل بمراتب بیشتر،گذشت از حق جهت اجتناب از درگیری ،حتی بی تفاوت نسبت به مشکلات هم طایفه ای و خصایصی دیگر که لابد معرف حضور میباشد از اثار بجا مانده از پیشینیان است..که خدا رحمتشان نماید.
اساسا شعار تربیتی فامیل در(آدم خوبی باش)خلاصه میشد و این شعار چنان در همه رسوخ نموده بود که همه فقط یک دغدغه داشتند و اینکه دیگران نگویند فلانی چه ادم بدی است و خدای ناکرده فحشی دهند که از کیسه مان برود،در حالیکه زندگی صرفا آدم خوب انهم بهر قیمتی نمی خواهد خیلی از خصایص دیگر هم لازم است تا انسانی به بالندگی و رشد برسد.خوب بودن جزیی از تربیت است و نه کل آن(گرچه خوبی هم تفسیر های زیادی می طلبد)
مثال ها و حرفها در این باب انقدر زیاد است که از حوصله این نوشتار خارج است و شاید هم تکرار انچه باشد که همه میدانیم و تجربه کرده ایم (گروه هدف).تو خودحدیث مفصل بخوان از این مجمل!!!
بنابراین علیرغم بعضی اظهار نظر ها که کار رضا را به تاسی از پیشینیان نسبت داده بودند،انچه رضا را برای من برجسته نمود شنا کردن وی بر خلاف جهت انهاست..
صد الیته مانند رضا مردان و زنان دیگری هم در فامیل بوده اند که اینچنین کرده اند ولی من با احترام به همه انها رضا را که ملموس و در دسترس است سمبل قرار دادم..
خوشبختانه با توجه به پراکندگی فامیل به دلیل مهاجرت ها و سیستم جدید زندگی ومعاشرت ها ،امروزه شاهد رشد و بالندگی ان هستیم و این امر بخوبی قابل رویت و مباهات است..
امیدوارم این نوشته تلنکری باشد بر جوانان غیور فامیل تا چنانچه در خود رخوت و سستی احساس می کنند با ان مقابله نمایندو بدانند در زندگی بشرطی موفقند که از همه ابزارهای مشروع بهره جویند،انجا که لازم است بجنگند و انجا که لازم است منتهض فرصت شوند..فرصت ها را باید بوجود اورد وباد اودره ها را قاپید.از موفق ها درس واز بازمامدگان عبرت بگیرند و با سعی وتلاش به پیش روند.
یادمان باشد خدای مهربان جز به انسانهای ساعی و تلاشگر ،برکتی نخواهد بارید .آقا بودن مورثی نیست باید با جدیت و همت انرا بدست اورد تا لایقش باشیم..
با یاد خدا دلها را گرم وبه پیش تا الگوی ایندگان باشیم نه ایینه عبرت انها…………………..‌موید باشید
تا درودی دیگر بدرود

محمد بزرگزارد
آبان ۱۳۹۶

Comment (1)

  • محمد جان بسیار عالی و مو شکافانه اسیب شناسی طایفه را بررسی کردی حقیقت تلخ عدم پیشرفت طایفه از زمانی شروع شد که حقوق سالانه شرکت نفت برقرار گردید . امیدوارم با کمک پیشرفت زمانه و همت مضاعف جوانانی همچون رضا جان شاهد اینده ای تابناک برای طایفه باشیم.

Leave Your Comment

Skip to content