از فامیل چه خبر؟

 

 

قسمت اول: ( افراد خانواده زنده یاد سید نورالدین محمودیان و بانوی بزرگوار بی بی صغرا امامی)

 

سید نورالدین محمودیان که همه او را به نام دایی محمودیان میشناختیم والحق که برای کل فامیل دایی محسوب میشد با بانوی بزرگوار بی بی صغرا امامی ازدواج کردند .

حاصل این وصلت میمون  دو پسر بنام های حاج سید فخرالدین و سید محمدرضا و سه دختر بنام های سیده شهناز، سیده مریم  و سیده مهوش میباشند.

بی بی صغرا امامی به شکرانه پروردگار هم اینک ساکن تهران هستند. (سایه ایشان مستدام انشاا..) واعضا خانواده آنها بشرح زیر است:
1- حاج سید فخرالدین با خانم پرویندخت گودرزی ازدواج کرده دارای یک پسر بنام زنده یاد دکتر سید محمود رضا و یک دختر بنام ماریه مباشند. حاج سید فخرالدین و خانم پرویندخت گودرزی هم اینک در تهران زندگی میکنند. ماریه خانم با آقای محمد نافعی ازدواج کرده دارای یک دختر بنام لیانا میباشند.آنها نیز در تهران زندگی میکنند.
2- سید محمد رضا با خانم ژاله هرمزی ازدواج کرده دارای دو پسر بنام های آرش و بابک میباشند. آرش با خانم نوشین زربافی ازدواج کرده صاحب یک دختر بنام سیده نهال بوده و در کرج زندگی میکنند. سید بابک نیز مجرد و در خانواده پدری در کرج میباشد.
3- حاجیه خانم سیده شهناز با حاج سید صدرالدین تجلی فرزند سید عبداله قیری زاده ازدواج کرده آنها دارای یک پسر بنام سید هومن و یک دختر بنام سیده سروناز میباشند و در تهران زندگی میکنند.

سید هومن با خانم سیده سارا خردمند دختر سید احمدعلی خردمند ازدواج کرده آنها دارای دودختر بنام های الیکا و رونیکا بوده در شهرک اندیشه از توابع تهران زندگی میکنند.

سیده سروناز هم با سید سینا سعادت پسر عمه خود و پسر حاج سید نعمت اله سعادت و حاجیه خانم ناهید(مریم) قیری زاده دختر سید عبداله قیری زاده ازدواج کرده. آنها نیز در تهران زندگی میکنند.
4- سیده مریم  با آقای بیژن مهرزاد ازدواج کرده و اینک در تهران و اغلب بدلیل اقامت فرزندان در آمریکا به آنجا نیز مسافرت میکنند. آنها دارای پسری بنام بردیا و دختری بنام مهرناز میباشند. بردیا با خانم نگار ازدواج کرده و آنها صاحب دو فرزند بنام کوروش و آمیتیس بوده و در آمریکا زندگی میکنند. مهرناز هم در آمریکا اقامت دارد.
5- سیده مهوش با آقای بهنام شیرزاد ازدواج کرده هم اینک در تهران زندگی میکنند وبدلیل اقامت یکی از فرزندان گاها راهی آمریکا میشوند. آندو صاحب دو دختر بنام های آزاده و بهاره میباشند.

آزاده با نوه عمه مادری یعنی سید امیر جزایری پسر سید مهدی جزایری و سیده فخری ریاضی ازدواج کرده صاحب دو دختر بنام های کیمیا و نیلوفر میباشند و در تهران زندگی میکنند. بهاره خانم نیز با آقای نیکولاس اهل آمریکا ازدواج کرده و در آمریکا زندگی میکند.

برای تمامی این عزیزان آرزوی سلامتی و سعادت و شادکامی درکلیه مراحل زندگی از پروردگار مهربان خواستاریم.

www.sadatghiri.ir

گردآوری از :سیدمحمد علی بهروزی
شهریور 1395

Comment (26)

  • ضمن عرض سلام به بهروزی عزیز
    سرفصل جالبی برای شناخت بیشتر افراد فامیل بوجود آمده و به امید آنکه تک تک خانواده های سادات قیری را معرفی نماید .
    ارادتمند تک تک اعضاء خانواده دایی محمودیان و زن دایی و به امید سلامتی همگی آنان .

  • در خاطرات كودكي من هميشه اسم يا رسمي از خانواده محموديان وجود دارد. چطور ميتوانم فراموش كنم تماشاي فرود لوبي ارمسترانگ به عنوان اولين إنسان در كره ماه كه بصورت پخش مستقيم به اتفاق جمعي كثير از اعضاي فاميل در منزل دايي محموديان مشاهده كردم.( منزل دايي محموديان تنها منزلي بود كه تلويزيون داشت ) يا فينال جام جهاني سال ١٩٦٨ يا مسابقه قوتبال ايران و اسرائيل و خيلي فيلم ها و سريال هاي ديگر كه هميشه مزاحم انها بوديم ( ورايته تام جونز ) ولي هميشه با روي خوش زن دايي و محبت خاص دايي محموديان و صفا و صميمت فرزندان اين ٢ بزرگوار مواجه بوديم.
    در بيان ديگر بخش عمده اي از موفقيت هاي شخصي و خانوادگي خود را كه بواسطه مهاجرت از خوزستان به تهران به دليل تشويق ها و راهنمايي هاي دايي محموديان به مرحوم پدرم بود ميدانم.
    چطور ميتوانم فراموش كنم كه دايي محموديان در خيابان شاه صفي تهران مغازه كتاب فروشي داشت و پدر مرحوم من كارمند ايشان بود و هر روز وظيفه من كودك ٦ يا ٧ ساله بردن غدا يا پيغام هاي مرحوم مادرم براي بابا و و و و
    مگر عيدهايي كه از دايي محموديان گرفتم را ميتوان فراموش كرد؟ و هزاران خاطره تلخ و شيرين ديگر كه با ايشان يا خانواده محترم ايشان داشتم. من هميشه اعتبار و ارزش و احترام خاصي در قلب خود براي اين خانواده فرهيخته و بزرگوار داشته و دارم و ديدن تك تك انها هميشه قلب مرا مسرور و شاد مينمايد. باشد تا سايه زن دايي عزيز مستدام و عزت خدا دادي اين خانواده محترم روز افروزن و مستدام باد . اگر طولاني نميشد ميتوانستم از خاطرات بيشتر و احساسات مخلصانه و بخصوص فرزانگي شخص دايي محموديان بنويسم ولي هر چه را ننويسم يك جمله وجود دارد كه ذكر نكردن ان كم معرفتي است و ان اينكه :
    دايي شخصيتي بود كه از زمان خود چهل سال جلوتر فكر، رفتار و منش مردم داري و مردم دوستي را به نمايش ميگذاشت.
    وسلام
    ببخشيد طولاني شد

  • جناب آقاي بهروزي از محبت و تلاش شما صميمانه سپاسگزارم.خداوند پدربزرگ عزيزم را رحمت كند و جايگاه برادرم همواره در بهشت باشد.اميدوارم سايه مادربزرگ عزيزم هميشه بر سر خاندان محموديان سبز و مستدام باشد. همچنين پروردگار فاميلهاي عزيزي همچون شما را حفظ كند كه در صدد انسجام هرچه بيشتر سادات بزرگ قيري هستيد

  • پسرعمه عزیزجناب آقای بهروزی :هنرهائی مانندخطاطی یاروزنامه نگاری یا نقاشی یانویسندگی اینهامجموعه ای نیستندکه انسان فقط باتحصیل یا ممارست یاتمرین بتواندبه آنها دست یابد.اینهاحتمابایدپشتوانه الهی داشته باشندکه آنوقت باتمرین بتوان آنهارابه درجات بالاتررساند.شمایکی ازاین برگزیدگان هستیدکه این نبوغ راخداونددروجودتان به ودیعه گذارده است درنتیجه یکی از افتخارات فامیل هستیدکه امیدوارم خداوندشمارابرای این طایفه حفظ نماید.ازنگارش شمه ای ازاحوال خانواده من بسیارسپاسگزاروممنونم.

  • جناب آقای مهندس رضاآبادوپسرعمه عزیزجناب آقای علی فوادریاضی پور: از لطف وبزرگواری شمانسبت به خانواده ام بسیارسپاسگزاروممنونم

  • سعديا ؛ مرد نكونام نميرد هرگز
    مرده آنست كه نامش به نكويي نبرد .
    مصداق اين شعر سعديست به يقين ، زنده ياد سيد نورالدين محموديان ، خاطره جناب مهندس آباد عزيز هم نشون ميده باز هم چه زيبا ميگه سعدي ، هر كه در زندگي نانش نخورند چون بميرد نامش نبرند .
    از مديريت محترم سايت سادات قيري بواسطه اين نوشته زيبا تشكر ميكنم .باعث افتخاره توي همچين خونواده اي بودن . از خاطرات متواضعانه و بسيار جذاب جناب مهندس آباد عزيز هم بسيار لذت بردم . مثل هميشه عالي .
    در پايان يه پيشنهاد دارم كه اميدوارم بررسي بفرماييد ؛
    توي فرهنگ اساطيري ما خاطره گويي جايگاه ويژه اي داره . ميشه هر كدوم از عزيزان بزرگ وار يه خاطره جذاب مثل خاطره جناب مهندس رو بفرستن و مديريت سايت بعد از مطالعه و بررسي در معرض ديد عموم قرار بدن روي سايت .
    شاد باشيد و خوشبخت

  • من نیز از دائی محمودیان بزرگ خیلی چیزها یاد گرفتم اولین کتابی را که بمن در سن نوجوانی معرفی کرد آئین زندگی نوشته دیل کارنگی بود که هم مرا مرید دائی کرد هم زندگی مرا تغیر داد بعدها در تهران باتفاق ایشان در کلاسهای روانشناسی دکترخواجه نوری و دکتر شاملو شرکت میکردم.همه آنچه که میدانم و خواهم دانست مدیون این بزرگوار هستم. انشاله زندائی عزیز که محبت های مادرانه وی شامل حال همه ما بوده و هست بیادگار آن دوران همیشه مستدام باشد. عزیزان حاج سید فخرالدین آقا رضا و شهناز خانم و مریم خانم و مهوش خانم همیشه برای من عزیز و دوست داشتنی هستند. همگی سالم باشند انشاله

  • خواندن خاطرات هنگامی که با قلم شیوا همراه باشد و مهمتر اینکه تصویر این خاطرات درگمانت نیز آشکارا گردند بسیار خرسند کننده می باشد.
    پیشرو بودن هرچند درزمان خود مشکلات بسیاری به همراه خواهدداشت ولی نتیجه و ثمره اش بسیار روشن و پند آموز است.
    بی شک هجرت زنده یاد دایی محمودیان میتواند سرآغاز شروع تحولی درفامیل قلمداد نمود واین همه موفقیت حاصل نگردیده مگر اینکه شیر زنی همچون زندایی مهربان همواره یاور ومشوق این حرکت ها بوده است.
    خاطراتی که محمد عزیز به آنها اشاره می کند اگر با محبت اعضاء و احساس مسئولیت بیشتر آنها به آنچه که اکنون به نام سایت سادات قیری دراختیارشان قرار دارد میتواند به گنجینه ای گرانبها برای آیندگان تبدیل گردد و چه بهتر که این خاطرات را بجز درسینه درمکانی برای بازدید و آشنایی بیشتر مابقی دوستداران فامیل بیان نماییم.
    به شخصه همواره لهجه شیرین دایی و دستهای لزران و روی گشاده و برخورد مهربانه ولباس های شیک و خوش رنگی که می پوشید را هیچگاه فراموش نخواهم کردوچه حس خوب و راحتی داشتم وقتی درکنارش بودم و تفاوت سنی را اصلا حس نمی کردم.
    و محال ممکن است که فراموش کنم چطور زندایی مهربان درآن زمان کودکی من که دراهواز ساکن بودم همواره ازجمله سوغاتی هایی که باخود می آورد نان بربری تهران بود که مخصوص برای من می آوردو میدانست چقدر به آن علاقه داشتم
    وچه پرمعنا که این حرکت زیبای خود را حتی زمانی که درشیراز تحصیلات عالیه را انجام میدادم هنگامی که برای دیدار زنده یاد آقای امامی برادر بزرگوارشان می آمد باز هم مرافراموش نمی کرد.
    و چقدر خرسندم که اکنون نیز با فرزندان برومند این دو آینده نگر فامیل در ارتباط هستم و حضورا و مجازا از مصاحبت و گفتگو با آنها بی نصیب نبوده ولذت میبرم .
    خداوند روح دایی را شاد و سلامتی وعمر باعزت به زندایی عطاء نماید و موفقیت و سلامتی و بهروزی هم برای فرزندان و نوادگان و عروسان و دامادهای آنها آرزومندم.
    باارادت فراوان

  • پسرعمه عزيز و گراميم جناب آقاى بهروزى، مطلب”ازفاميل چه خبر؟”فوق العاده است زيرا با قلم صادق و شيواى شما شناخت بيشترى إز فاميل عزيزمان بدست ميآيد و ياد خاطرات گذشته در ذهنمان تداعي ميشود.دستتان درد نكند. همانطور كه مستحضريد شادروان پدرم سيدنورالدين محموديان،استادى مسلم درعلم روانشناسي بودندو شنيده ام كه كتابهاى تأليف ايشان” روانشناسي كج انديشها”و “آيينه درون نما” هنوز در دانشگاهها تدريس ميشوند. منهم بخاطر دارم كه هميشه جلسات روانشناسي در منزل ما برقرار بود و أفراد صاحب نامي مانند دكتر خواجه نورى و پرويز فني زاده و دكتر شاملو و …در أين جلسات شركت ميكردند. پدرم و دكتر خواجه نورى پايه گذاران اصلي جلسات روانشناسي ” پنا “بودند كه أين جلسات هنوز در ميان بسيارى افراد ادامه دارد.البته تمامي أين كارها با پشتيباني و ياورى مادر عزيزم حاجيه بي بي صغرا امامي انجام ميگرفت. در آنزمان تحصيل دختران و كارايشان در عرصه اجتماع إز نظر بعضي يك ” تابو ” بود. و پدر و مادر روشنفكر ما هميشه مارا تشويق به فعاليت در عرصه اجتماع ميكردند، به طوريكه خود من اولين دختر ديپلمه فاميل بودم كه در راديو تلويزيون مشغول به كار شدم و همچنين خواهرانم كه هر دو إز اولين دختران فاميل بودند كه شاغل شدند. در حقيقت پدرم تابوى كار دختر خارج إز منزل را شكستند. روحشان شاد.
    خداوند وجود خودتان و همسر زيبا و مهربانتان و فرزندان فرهيخته تان را حفظ كند.

  • آقارضاى عزيز و آقا مهرداد عزيز وآقاعلي فؤاد عزيز ، تشكر فراوان از شما بخاطر محبتهاى بي شايبه تان و يادآورى خاطرات زيبايتان. خاطراتي كه بازگو كرده أيد را دقيقا به ياد دارم. خاطره تماشاى فرود آرمسترانگ و فوتبال ايران و اسرائيل و… را بهمراه جمعي از أفراد عزيز فاميل بياد دارم.چقدر كودكي زيبايي با همه أفراد فاميل داشتيم.خداوند وجود عزيز خودتان و همسران عزيزتان و خانواده هايتان را حفظ كند.

  • آقا محمد فرهيخته و عزيز چقدر زيبا نوشته اى عزيزم وجود نازنين و دانشمند خودت نيز براى ما مايه مباهات است. با خاطره نويسي كاملا موافقم، زيرا بنظرم خاطرات كودكي “زنگهاى تفريح ” زندگي هستند و هميشه لبخندى را بر لُب مي آورند. اميدوارم در كنار برادرزاده عزيزم مآريه جان كه ايشان نيز دنيايي از مهرباني و دانش و كمالات هستند، و لياناى نازنينم همواره شاد و سعادتمند باشيد.

  • از همه عزیزانی که مرا مورد لطف و محبت خود قرار داده اند سپاسگزارم به امید تشویق سایرین در نگارش راجع به فامیل در تمام زمینه ها و پربار کردن سایت .

  • درود بر خانواده محترم محمودیان!
    سپاس از جناب بهروزی و مدیریت سایت که چنین امکانی را فراهم کردند.
    گفتن از خانواده دایی محمودیان خود نیاز به وقت زیاد و مثنوی هفتاد من کاغذ دارد.بزرگی که پرچم دار تحول و نوگرایی در خاندان سادات قیری به راستی برازنده اوست. خودم از زمانی که خود را شناختم زمزمه محبت به ایشان را از پدر و مادر و مادر بزرگ عزیزم آموختم و سپس که بزرگتر شدم به تجربه این محبت و بزرگ منشی رسیدم.پیوند های عاطفی میان ما و خانواد محمودیان نا گسستنی است و در بیشتر موارد این خانواده پیشتاز و راه گشای بقیه فامیل بوده اند.خاطرات خانه دایی محمودیان آنقدر شیرین و زیاد است که هیچگاه از ذهن ما پاک نمی شود. برای زن دایی و فرزندان برومند ایشان تندرستی و سزفرازی بیشتر آرزومندم.

  • پسرعمه فرهیخته عزیزجناب آقای سیدمهردادقیری زاده ازلطف وبزرگواری شمانسبت به خانواده ام بسیارسپاسگزارم باشدبتوانم تداوم این محبت باشم

  • پسرعمه عزیز جناب آقای سیدمحمدریاضی پور:تشکرازعزیزان یک نعمت است که خداوندراخوشحال میکند.بسیارممنونم ازدرج نوشته زیبای شما

  • عزيزان متن ذيل را خواهر عزيزم مهوش جان نگاشته و بدليل إشكالات فني موبايلشان متاسفانه هنوز نتوانسته اند عضو سايت شوند، بنابراين وظيفه إرسال مطلب ايشان به من محول شده است.
    مهوش محموديان :
    جناب آقاى بهروزى پسرعمه گرامي ، سپاس فراوان از مطلبتان در مورد خانواده عزيزم. مانند هميشه قلم تواناى شما بخوبي حق مطلب را ادا كرده است.خداوند عزيزانتان را حفظ كند و رفتگانتان را قرين رحمت خود گرداند.
    آقامحمد عزيز، آقامهرداد، آقاى رضاآباد،آقاى علي فؤاد و آقا محمد رياضي پرويز عزيز ، تشكر فراوان از الطافتان و خاطرات شيريني كه در مورد خانواده عزيزم بيان نموده أيد.حقيقتا” ياد شيرين دوران كودكي را در خاطرم زنده كرديد. من نيز دور همي هايي را كه با فاميل عزيزمان داشتيم هرگز فراموش نميكنم.چقدر شادى بخش بودند.
    خاطره پيك نيك هايي كه دستجمعي ميرفتيم و از هر فرصتي برأى شاد بودن استفاده ميكرديم، همه را بياد دارم. خداوند رحمت كند پدر عزيزم را كه واقعا بنا به گفته همگان حداقل پنجاه سال از زمان خودشان جلوتر فكر ميكردند.زماني كه شادروان پدر م و مادرم حاجيه بي بي صغرا امامي به تهران نقل مكان كردند را من به ياد ندارم زيرا بسيار خردسال بودم. ولي بعدها كه بزرگتر شدم هميشه شاهد بودم كه أفراد فاميل را مدام تشويق به آمدن بتهران ميكردند.هر دو بسيار فاميل دوست بودند .شادروان پدر عزيزم را به ياد مي آورم كه معمولا پشت ميز تحريرشان در حال نوشتن بودندكه خوشبختانه آثارى در مقوله روانشناسي از ايشان چاپ شده و بجا مانده است.ديوان إشعار پربار و زيبايي نيز در دست نوشتن داشتند كه متاسفانه نتوانستند آنرا به اتمام برسانند و بديدار حق شتافتند.اين استعداد شاعرى و قلم تواناى نويسندگي را خواهر عزيزم شهناز جان از ايشان به إرث برده اند، كه البته خواهرم شهناز جان اولين بانوى شاعره فاميل هستند كه كتاب شعرى نيز از ايشان به چاپ رسيده است. ناگفته نماند كه فرزندان خودم نيز آزاده و بهاره دست بر قلم دارند كه اين استعداد را از پدر و مادر هنرمندم به إرث برده اند. از بهاره دخترم نيز قبل از مهاجرت به آمريكا دو كتاب شعر به چاپ رسيده است.در خاتمه از تمامي عزيزان تشكر ميكنم و برأى حسن ختام شعرى را كه مرحوم پدر عزيزم چندين سال قبل از فوت خودشان برأى سنگ مزارشان سروده بودند در ذيل مينويسم :
    اى دوست غمين تو بر مزارم منشين. با آه و فسوس در كنارم منشين

    زانرو كه سبكبار ز دنيا رفتم. جز با دل شاد در كنارم منشين.
    مهوش محموديان

  • دایی بهروز عزیز خسته نباشی به خاطر این متن زیبا و روان.خیلی جالبه که من الان میفهمم اولین دیپلمه دختر آبجی مریم عزیزه.
    شاید من سن چندانی نداشته باشم ولی خاطره های زیادی از دایی محمودیان عزیز به خاطر دارم.همیشه یه راهنما ی خوب در کنار پدر و مادرم بود.
    آبجی مریم عزیز سنت شکنی برای اولین بار خیلی سخته زیرا هم حرفای مردم هست هم کسی مثل شما فکر نمیکنه ولی به مرور همه عادت میکنن اینو گفتم به خاطر مطلب کار بیرون از خانه دختران و این کار صورت نمیگرفت جز با پشت گرمی و راهنمایی های پدر و مادر دلسوز و دانایی همچون دایی محمودیان عزیز و زندایی.
    خدا سایه زندایی را برای شما و همه ما حفظ کند

  • ضمنا دایی فخرالدین عزیز کتاب خاطرات جبهه شما رو مطالعه کردم خیلی خوب مشکلات جنگ با دشمن را شرح داده بودین و چه بهتر و خوبتر که خدا شما را برای ما حفظ کرد.
    همیشه سالم و تندرست باشین

  • رزيتا خانم زيبا و مهربان ، عزيزدلم تشكر فراوان از محبت و إظهار لطفت. همانطور كه نوشته أيد جهش از سنت هاى دست و پاگير بسيار مشكل است.يكي از جملات گهربار مرحوم پدرم اين بود : ” برأى خودتان زندگي كنيد، نه براى ديگران” و يا “شما نمي توانيد دنيا را عوض كنيد، پس خودتان را بسازيد” و يا ” در گفتن اثرى است كه در نگفتن نيست.” و…يا اينكه در آنزمان زبان انگليسي پدر من كامل بود و چقدر مارا تشويق به آموختن اين زبان ميكردند كه واقعا من ثمره آش را در زندگي شاهد بودم.اميدوارم خداوند مرحوم پدر مهربان و بزرگوار و فاميل دوستتان را قرين رحمت خود گرداند و عمر طولاني و سلامتي به مادر فداكار و مهربانتان، صديقه خانم عطا بفرمايد.همچنين خداوند پدر بزرگوار و با محبت آقامهرداد عزيز را آمرزيده رحمت خود گرداند. و عمر طولاني با سلامتي به مادر بزرگوار و عزيزشان عمه فخري نازنين عطا فرمايد. رزيتا جان سينه برادر عزيزم آقا فخرالدين مالامال از خاطرات تلخ و شيرين جبهه است و بدليل رده بالاى شغلي كه طَي هشت سال جنگ تحميلي در خط مقدم جبهه داشته است،خاطرات ارزنده و بسيار گرانبهاوشيريني در سينه دارند كه شمه اى از آنرا در كتاب خاطرات جبهه خوانده أيد.گاهي كه از ايشان راجع به خاطراتشان در جبهه ميپرسم و برايم تعريف ميكنند، بقدرى اين خاطرات جذاب هستند كه أصلا متوجه گذشت زمان نمي شوم. خداوند وجود عزيز ايشان و خانم دلسوز و فداكارشان را حفظ كند. خداوند عزيزان شما را نيز حفظ كند و اميدوارم همواره شاهد سلامت و سعادت شما و خانواده محترمتان باشيم.

  • سلام رزیتای عزیز:ظرافت قلم شمامرابیادقلب مهربانت که مالامال ازآنچنان محبت وفامیل دوستی است که اگرنردبان بگزارم وازآن بالاروم هرگزانتهایش را نخواهم دیدانداخت.امیدوارم همیشه شادوسلامت باشی

  • با درود فراوان به فامیل بزرگوارم واژه دایی همیشه از زبان مادر نازنین و بزرگوارم پراز معنا و همچو کوه استوار در کنار خانواده ام احساس میشود تا اینکه خودم به عین تجربه کردم در بیماری سختی که سالها پیش با آن دسته و پنجه نرم میکردم هر روز از اکباتان تا خیابان پیامبر پیاده تشریف فرما میشدن ومرا با کلمات زیبا ودلنشين خود در جنگ با بیماری و برگشت به معنای واقعی کلمه زندگی یاری می کردند چطور میشود لطف خداوند و حضور پر رنگ آن عزیز را تا ابد فراموش کرد روحش قرین رحمت و یادگارانش درپناه خداوند منان
    آمیننننننن

  • دخترعمه عزیزسیماخانم مهربان :ازاظهارلطف شمانسبت به پدربزرگوارم بینهایت سپاسگزارم

  • عرض سلام و ادب خدمت خانواده محترم محموديان ، روح عمومحموديان شاد، كه مسلما با وجود اين همه تاثير مثبت و مفيد ، اينهمه نو آوري و روشنفكري چه جايگاه بزرگي در فاميل دارند . پسر عموي گرامي و عزيز آقافخرالدين محموديان زنده باشين شما و خانواده محترمتون ، شما هم نمونه كامل فاميل دوستي ، عشق به وطن ، صبوري و استقامت هستيد . انشالله هميشه برقرار و سالم باشيد.

  • پسرعموي عزيز و گرامي آقاي بهروزي ، عجب فكر خلاقي شما داريد ، بسيار بسيار به جاست اين گردآوري از فاميل چه خبر ؟ من مدتهاست منتظر بودم ، دستتون درد نكنه . مايه افتخار فاميل

  • حضوربانوی فرهیخته فروغ خانم :ارتباط باشمایادگاران زنده یادعموئی همواره عزیزمایه مباهات منست امیدوارم درخوراظهارلطفتان باشم وروزگاری نه چندان دورشماوهمسروخانواده محترمتان رازیارت کنم

Leave Your Comment

Skip to content