ضرب‌المثل‌های ایـــــــــرانــی (کاربردها و ریشه ها)

دعوا سر لحاف ملا است

این ضرب المثل را وقتی به کار می برند که شخصی دردعوایی که به او ربطی
نداشته دچار ضرر و زیان شده باشد یا در یک دعوای زرگری مالی را از دست داده باشد.
ریشه این ضرب المثل به کارهای مضحک و بعضا زیرکانه فردی که ادبیات فولکلوریک و قصه و داستان های ایرانی به ملانصرالدین معروف شده است ، باز می گردد .
در یکی از شب های سرد زمستان ملانصرالدین در رخت خوابش خوابیده بود که ناگهان سر وصدایی از کوچه بلند شد و زن به ملا نصرالدین به ملا گفت : ” برو بیرون ، سر و گوشی آب بده و ببین چه خبره و این سروصدا برای چه بلند شده است ؟. “ببین چه خبر است .؟ ”
ملا گفت : به ما چه ربطی دارد ؟ بگیر بخواب . زنش گفت : ” یعنی چه که به ما چه ربطی دارد ؟ پس همسایگی به چه دردی می خورد .؟” غوغا و سروصدای بیرون ادامه داشت و ملا که می دانست بحث با زنش بی فایده است با اکراه لحاف را روی خودش انداخت و از خانه آمد بیرون که ببیند توی کوچه چه خبر است .؟ ملا آمد تو کوچه دید که دزدی به خانه یکی از همسایه ها زده بوده اما صاحب خانه متوجه شده بود و دزد نتوانسته بود که چیزی به سرقت ببرد توی کوچه قایم شده بود . دزد وقتی دید که همسایه ها به خانه هایشان برگشتند و کوچه خلوت شده است چشمش به ملا و لحافی که دور خود پیچیده بود افتاد و با خود گفت که از هیچی بهتر است پس به سمت ملا دوید و لحافش را کشید و با سرعت تمام دوید و در تاریکی شب گم شد.
ملا وقتی به خانه برگشت ، زنش از او پرسید چه خبر بود .؟
ملا هم جواب داد ” هیچی ، دعوا سرلحاف من بود.!!!
منبع : نشریه زندگی نو ( کانون بازنشستگان
نفت )
ارسالی از سید محمدحسین شریف زاد

اردیبهشت 1395

Comment (1)

  • ممنون و متشكر از گردآوري بخش ضرب المثل ها . يادگرفتن معني اصلي مثل ها خيلي به درد ميخوره ، من اصلا نميدونستم معني اش اين هست . دست شما درد نكند بابت وقتي كه ميگذاريد.

Leave Your Comment

Skip to content