نوشته ای از گلستان سعدی

 

 

به نام خدای بخشاینده مهربان
با درود به همه کاربران سایت سادات قیری!
کتاب گلستان سعدی را می خواندم ،دیدم حکایت های آن هم کوتاه است و هم پند آموز که با نگارش برجسته استاد سخن زبان پارسی سعدی شیرازی به شیرینی و دل نشینی آن می افزاید. امید است که با خواندن این کتاب با ادبیات غنی ایران آشتی کنیم. در آغاز بهتر دیدم که مختصری در احوال شیخ سعدی را که استاد محمد علی فروغی نوشته بیاورم تا جان مطلب بهتر ادا شود.
مختصری در احوال شیخ سعدی
شیخ سعدی نه تنها یکی از ارجمند ترین ایرانیان است بلکه یکی از بزرگ ترین سخن سرایان جهان است.در میان پارسی زبانان یکی دو تن بیش نیستند که بتوان با او برابر کرد و از سخنگویان ملل دیگر هم از قدیم و جدید کسانی که با سعدی همسری کنند بسیار معدودند.در ایران از جهت شهرت کم نظیر است و خاص و عام او را می شناسند.در بیرون از ایران هم عوام اگر ندانند خواص البته به بزرگی قدر او پی برده اند.کتاب گلستان زیبا ترین کتاب نثر پارسی است و شاید بتوان گفت در سراسر ادبیات جهان بی نظیر است و خصایصی دارد که در هیچ کتاب دیگر نیست.نثری است آمیخته به شعر یعنی برای هر جمله و مطلبی که به نثر ادا شده یک یا چند شعر پارسی و گاهی عربی شاهد آورده است که آن معنی را می پرورد و تایید و توضیح و تکمیل می کند و آن اشعار چنان که در آخر کتاب توجه داده است همه از گفته خود اوست و از کسی عاریت نکرده است و آن نثر و این شعر هردو از هر حیث به درجه کمال است و در خوبی مزیدی بر آن متصور نیست.نثرش گذشته از فصاحت و بلاغت و سلاست و ایجاز و متانت و استحکام و ظرافت همه آرایش های شعری را هم دربر دارد.
حکایت
پادشاهی را شنیدم به کشتن اسیری اشارت کرد،بیچاره در حالت نومیدی ملک را
دشنام دادن گرفت و گفته اند هر که دست از جان بشوید هر درد دل دارد بگوید
وقت ضرورت چو نماند گریز دست بگیرد سر شمشیر تیز
ملک پرسید چه می گوید؟ یکی از وزرای نیک محضر گفت ای خداوند همی گوید والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس(فروخورندگان خشم،از تقصیرات می گذرند)، ملک را رحمت آمد و از سر خون او درگذشت.وزیر دیگر که ضد او بود گفت ابنای جنس ما را نشاید در حضرت پادشاهان جز به راستی سخن گفتن این ملک را دشنام داد و ناسزا گفت ملک روی از این سخن درهم آمد و گفت آن دروغ وی پسندیده تر آمد مرا زین راست که تو گفتی که روی آن در مصلحتی بود و بنای این بر خبثی و خردمندان گفته اند دروغی مصلحت آمیز به که راستی فتنه انگیز
هر که شاه آن کند که او می گوید                حیف باشد که جز نکو گوید
بر طاق ایوان فریدون نبشته اند
جهان ای برادر نماند به کس                      دل اندر جهان آفرین بند و بس
مکن تکیه بر ملک دنیا و پشت                  که بسیار کس چون تو پرورد وکشت
چو آهنگ رفتن کند جان پاک                    چه بر تخت مردن چه برروی خاک

 

 

ارسالی از سید محمد ریاضی پور

Comment (3)

  • درود بر برادر عزیزم بخاطر حکایت گلستان و چه کار نیکویی میتواند باشد ، در صورت ادامه پیدا کردن آن . به امید آنکه بتدریج در ابتدا تمام گلستان و بعد دیگر دیوانهای فاخر شعر پارسی در سایت منعکس شوند و چه خوب میشد که اعضای دیگر در این جهت بکوشند تا تشویقی برای مطالعه دیوان های شعر شاعران بلند پایه پارسی برای جوانان باشد . براستی آیا بر هر ایرانی لازم نیست که گلستان و بوستان سعدی ، شاهنامه فردوسی ، دیوان شمس و مثنوی مولانا و خمسه نظامی گنجوی و … را بخواند؟

  • احسنت محمد جان که ایکاش هر ماه یک موضوعی از بزرگان فرهنگ و ادب مملکت ما را در سایت بگذاریم که هم پندآموز است و هم مفید. لطفا در جلسه هیئت مطرح کن زبر عنوان سخن ماه.

  • دایی ممد خیلی زیبا بود ممنونم . بیشتر از گلستان و از سعدی تو سایت مطلب بگذارید چون منم فکر میکنم سعدی بسیار مظلوم واقع شده و ما کمتر از حافظ ، به اون میپردازیم

Leave Your Comment

Skip to content