شـــوشتـــر شهـــری بـــه قـــدمـــت تـــاریــخ (بخش نخست)

 

 

از شوش به شوشتر و از خوب به خوبتر می رسیم.شوشتر از شهرستان های استان خوزستان و از سمت مشرق به مسجدسلیمان و از سمت مغرب به دزفول و شوش و از سمت جنوب به اهواز و از سمت شمال به دزفول و کوه های بختیاری محدود است. این شهر از قرن ششم هجری که اهواز رو به انحطاط رفت ،مرکز خوزستان شد و تا اواخر دوره قاجار مرکزیت خود را حفظ کرد. همانطور که گفته شد کلمه شوشتر صفت تفضیلی از”شوش” یعنی “شوش” بعلاوه “تر” می باشد و شوش به معنی خوب و شوشتر به معنی خوبتر است.
پس از توفان نوح مردم شوشتر در کپرها که از چوب و نی ساخته شده بود زندگی می کردند و بعضی در غارها و جنگل ها مسکن داشتند. آنها در رنج و تنگنا به سرمی بردند و “هوشنگ” پیشدادی فرمان داد که مردم خانه بسازند و خانه ها را نزدیک به هم بسازند.حصاری به دور خانه ها بکشند و چون مردم در خانه ها مستقر شدند و از زحمت گرما و سرما و باد و باران آسوده دل گشتند و از آسیب درندگان و حیوانات وحشی رهایی پیدا نمودند،این وضع ایشان را بسیار خوش آمد و آن شهر را شوش گفتند که به لغت قدیمی یعنی خوب. بعد از آن در محل شوشتر فعلی که برای زندگی خوبتر و مناسب تر بود،شهر دیگری ساخته شد و چون این محل از شوش خوبتر و بهتر بود ،آنجا را شوشتر نامیدند.
به زبان تازی شوشتر را “تستر” گویند. باروی شوشتر همان باروی اول شهری است که بعد از توفان نوح بنا شده که از “تذکره شوشتر” نقل کردیم چه درست بدانیم و چه نادرست،خود دلیلی است بر قدمت شوشتر.حمدالله مستوفی در باره شوشتر چنین گفته است:”اول آن را هوشنگ پیشدادی ساخت و خراب شد، اردشیر بابکان تجدید عمارت کرد و شکلش بر مثال اسب ساخت. در زمان شاپور، اسیران رومی روی رودخانه کارون سدی بستند و جوی”دشتاباد” که مدار ولایت تستر بر آن است به سبب آن بند جاری شد. دورتادور شهر پانصد گام است و چهار دروازه دارد و هوایش به غایت گرم است.زمینش برای کشاورزی بسیار مناسب است و غله و پنبه و نیشکر در آنجا به خوبی به عمل می آید و مردم آنجا نیکو اعتقاد و سلیم طبع و به خود مشغول و در ایشان هیچ فتنه و فضولی نبود.دیبای شوشترمعروف بود و آن را به همه نواحی دنیا می بردند.حتی پرده کعبه و بیت الله حرام از دیبای شوشتر تهیه می شد و گویا پرده های قصر خلفای عباسی نیز از شوشتر تهیه برده می شد”. مقدسی می گوید : بافندگان ماهر پنبه و دیبا در آنجا بسیارند. از همه شهربرتر است.باغ هایش پر از ترنج و انار خوب و انگور و گلابی عالی و خرما می باشد. بهشت خوزستان است .دیبای آن به مصر و شام می برند. مردمش با خوشی روزگار می گذرانند.
از میوه و دیگر خیراتش که مپرس .مرا خوش آمد و آن را پسندیدم.در تابستان آبی سرد دارد که در کاریز در زیرزمین روان است.پلی دراز در سمت جندی شاپور با قایق ها ساخته اند و جزآن راه ندارد. بر سر پل گردشگاهی است و گازران در آنجایند.
در تقویم البلدان به نقل از اللباب و العزیزی آمده است :”تستر شهری است از نواحی اهواز از خوزستان .تستر در وسط بلاد است و در همه بلاد اهواز حدود و ثغوری جز در تستر نیست . چنانکه قبایل را هر یک جای معینی است . هیچ شهری قدیمی تر از تستر نیست”.

سایر اطلاعات درمقالات بعد تقدیم خواهد شد.

نویسنده: شباب زاده برداشت از تاریخ شوشتر
به همت علی فواد ریاضی پور
ارسالی از سید محمد ریاضی پور

تیرماه 1394

Comment (3)

  • متشكر . ازاينكه اجداد ما از اين ديار و خاك مقدس هستند به خود مي باليم . منتظر ادامه مطلب بيصبرانه هستيم .

  • پسر خاله عزیز بسیار جالب و خواندنی بود ، خداییش من اصلا این مطالب رو در مورد شوشتر نشنیده بودم ،منتظر ادامه این مقاله در مورد شوشتر هستم. زنده باشی

Leave Your Comment

Skip to content