شرحی از امامزاده عــبـدالله و بی بی گـزیده

 

 

امام زاده عبدالله یكی از نوادگان امام زین العابدین است كه بنای بقعه اش در شوشتر از زیباترین بقایی ست كه با نقش های ویژه ، پلكان ها ، كتیبه ها ، كاشی ها ، لچكی ها و ستون های بسیار ، بر بالای تپه ای مشرف به شهر بنا شده است . بقعه امام زاده عبد الله در سال 629 هجری قمری ودر دوره حكومت المستنصر بالله خلیفه عباسی بنا گردیده. اما در قرون بعد بارها مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته تا بصورت كنونی در آمده است . این بنا شامل صحن ایوان ورودی ، رواق ها ، حرم ، گنبد ، گلدسته ، ضریح ، تزئینات معماری و كتیبه های متعددی ست كه هر كدام در نوع خود خبر از عشق و ایمان كهن معمارانی می دهد كه جان خویش در پی ساختمان ریخته اند تا نه از باد وباران گزندی یابنند ونه هوای نام و نفس نقشی بر كتیبه های آن گذارد واین را صحن دلگشای آستانه ، خود به هزار زبان باز می گوید. بقعه امامزاده عبدالله شوشتر دارای گنبدی دو گوش و زیباست كه گوش بیرونی آن بصورت ترك و مزرس است كه علیرغم دیرینگی جلوه ای بدیع به آن بخشیده است اما پوشش داخلی بصورت عرق چین است . این گنبد قدیمی كه بصورت معماری سلجوقی ساخته شده است در جلو خود با دو منار و گلدسته آذین دیگری یافته است. یكی از زیباترین سازه های این بنا ایوان مركزی آن و تزئینات داخلی آن است . درایوان كتیبه های سنگی و گچبری بسیار زیبایی دیده می شود كه به سمت تز ئینات دوران سلجوقی و صفوی توسط هنرمندانی گمنام اما چیره دست خلق شده اند. این نقش ها و كتیبه ها تفسیر نمی خواهند و شرح شارح نمی طلبند كه خود زبان گویای معنای خویش اند . السلام علیك یا عبدالله سلام بر تو ! سلام بر رأس شهید تو كه اكنون به زیارتش آمده ام آیا آنان كه پیكر تو را قطعه قطعه كردند وهر عضوی را به بلادی بردند تاهم بر وحشت مردم بیافزایند و هم آنان را از گرد وجود مبارك تو ژراكنده كنند ، حكایت چهار مرغ خلیل نشنیده بودند ؟ اینجا ، مزار كه نه ، خانه ی بی بی گزیده است . همیشه در دورانی كه غمی هر كران سوز و زمانه ای هر كجا بیداد بر ملك ما رفته است بی بی گزیده ها ، ابراهیم وار اسماعیل شان را به مسلخ برده اند . عجب قصه ایست حكایت پر درد و رنج بی بی گزیده…. آورده اند كه دشمنان عبد لله بن محمد را به شهادت رساندند ، سر او را بر گرفتند تا نزد حاكم جور ببرند و عبورشان به شوشتر افتاد به خانه ی بی بی گزیده ، این پیرزن مومن وارد شدند ، چون شب شد زن جهت امری كه مكان سرمبارك بود وارد شد و ناگهان دید كه سقف شكافته و انواری از آسمان به زمین می آید و انواری از زمین به آسمان می رود . صوت ملكوتی قرآن می آید . اشخاصی كه آثار روحانیت در چهره ی آنان هویداست آنجا نشسته اند و با سر بریده گفتگوها دارند . پیر زن به شتاب فرزند جوان خویش ، ابراهیم را به آنجا می خواند ، چون ابراهیم می بیند به مادر می گوید این شهید از ذریه ی علی بن ابیطالب (ع) و از بر گزیدگان خداست . رأی آن است كه او را تجهیز كرده و دفن كنیم تا مبادا بی حرمتی به او صورت گیرد . آن گاه به مادر پیشنهاد می كند كه سر او را ببرد و به جای سر عبدلله بگذارد تا آن ظالمان متوجه او نشده و شرارتی دیگر مرتكب نگردند. چنین می شود و ابراهیم ، به ابراهیم سر بخش مشهور می گردد. مادر ! آنگاه كه سر اسماعیلت ، نف ، ابراهیمت را به جهانیان دادی آیا میل مادری اشكی از چشمانت ستاند ؟ یا اگر چشمه اشكت جوشید ، بر مظلومیت عبدلله بود؟ می بینی مادر ، مكانت جایی ست كه قبل از سلام به عبدلله باید از كنار تو گذشت و سلامی نثارت كرد واین ها همه پاداش بزرگی تو ، كرامت تو و فداكاری توست كه خود عزت از ایزد گرفته ای… واكنون مزار مادر و پسر دریك مكان قرار دارد و هركس برای زیارت هر كدام بیاید دیگری را هم زیارت می كند.
هدیه به ارواح مقدس عرفا شعرا صلحای شوشتر صلوات

اللهم صل علی محمد و آل محمد

 

ارسالی از حاج سید نورالدین اخلاقی

دیماه 1395

Comment (4)

  • احسنت بر حج ا سید نورالدین بزرگوار که این اطلاعات با ارزش را جمع آوری و در سایت گذاشتی برای ما که از بچگی با این مقام و سایر بارگاه ها و مقابر موثق در شوشتر آشنائی داشته و در اوقات فراوان بخصوص مناسبت های مذهبی و علی الخصوص روز عاشورا به آنجا میرفتیم حقیقتأ جالب و مهم هستند. این مکانهای مقدس جزو افتخارات و غرور ملی مذهبی ما میباشند. حج اقا موفق و موید باشی به امید سایر اطلاعات مشابه انشاله

  • پسرعموی عزیز پژوهش درمطالب دینی پیرامون اماکن مذهبی مرا مسحورنوشته های زیبای شماکرده است.سپاسگزارم

Leave Your Comment

Skip to content