شیطان جنس کهنه می فروشد

 

 

شیطان می خواست که خود را با عصر جدید تطبیق بدهد، تصمیم گرفت وسوسه‌های قدیمی و در انبار مانده‌اش را به حراج بگذارد. در روزنامه‌ای آگهی داد و تمام روز، مشتری ها را در دفتر کارش پذیرفت. حراج جالبی بود: سنگ‌هایی برای لغزش در تقوا، آینه‌هایی که آدم را مهم جلوه می‌داد، عینک‌هایی که دیگران را بی‌اهمیت نشان می‌داد. روی دیوار اشیایی آویخته بود که توجه همه را جلب می‌کرد: خنجرهایی با تیغه‌های خمیده که آدم می‌توانست آن‌ها را در پشت دیگری فرو کند، و ضبط صوت‌هایی که فقط غیبت و دروغ را ضبط می کرد. شیطان رو به خریدارها فریاد می زد: «نگران قیمت نباشید! الان بردارید و هر وقت داشتید، پولش را بدهید.»  یکی از مشتری‌ها در گوشه‌ای دو شیء بسیار فرسوده دید که هیچکس به آن‌ها توجه نمی‌کرد. اما خیلی گران بودند. تعجب کرد و خواست دلیل آن اختلاف فاحش را بفهمد. شیطان خندید و پاسخ داد: «فرسودگی‌شان به خاطر این است که خیلی از آن ها استفاده کرده‌ام. اگر زیاد جلب توجه می کردند، مردم می‌فهمیدند چه طور در مقابل آن مراقب باشند. با این حال قیمت شان کاملاً مناسب است. یکی شان «شک» است و آن یکی «عقدة حقارت».
تمام وسوسه‌های دیگر فقط حرف می‌زنند، این دو وسوسه عمل می کنند.»

سید محمد حسین شریف زاد
شهریور 1394

Comment (4)

  • با درود به حسین آقای شریف زاده . بعضی از ( اجناس شیطان ) نظیر حرض و طمع و شک و دروغگویی و . . . در طی اعصار و قرون مورد استفاده بشر بوده و هنوز هم هست و باطل السحر تمامی وسوسه های شیطانی آگاهی و مردم دوستی میباشد که انشاءالله با پیشرفت مادی و علمی بشر کم کم این وسوسه ها و اجناس بازارشان از رونق بیافتد . تک تک افراد بشر وظیفه دارند که آگاهانه فریب امیال شیطانی درونی خویش را نخورند و همانی را که برای خویش میپسندند برای دیگران هم بپسندند .

  • سید حسین عزیز خیلی جالب بود ولی خبر داری چندی بعد بعضی از این خریداران ومشتری های همان کالاها را باقیمتی بیشتر وبصورت نقد به شیطان فروختند!!!؟؟؟

  • شیطان پارادوکسای جالبی بنظرم داره.
    یکیش اینه که “زمانی فعالیتش در خود ما به اوج میرسه که مشغول پیدا کردن و سنجش میزان نفوذش در دیگرانیم”.
    ممنون بابت استعارات پخته و آموزندتون.

Leave Your Comment

Skip to content