چند دقیقه از زندگی (به قلم سپهر بهروزی)

به طور حتم شما مقالات و نوشته های زیادی راجع به پیشرفت فوق العاده سریع تکنولوژی و بد یا خوب بودن این پیشرفت خوانده اید، اما مسئله ای که میخواهم درباره اش بنویسم شباهت زیادی به پیشرفت تکنولوژی و دعوت به کنار گذاشتن دستگاهای کامپیوتری ندارد.

می خواهم راجع به چند دقیقه از زندگی خودمان صحبت کنم، یک «چند دقیقه»ی خاص!

ممکن است این چند دقیقه (یا حتی ثانیه) راه رفتن فرزند کوچکمان باشد، ممکن است تولد یکی از عزیزانمان باشد، یا حتی اجرای تئاتری در مدرسه که فرزندمان نقش اول این تئاتر را بر عهده دارد و بسیاری از این «چند دقیقه»ها.

حضور داشتن در این «چند دقیقه» یکی از بهترین خاطره های را برایمان به ارمغان می آورد. اما اگر از این چند دقیقه فیلم بگیرید و مدتها بعد آن فیلم را تماشا کنید، به اندازه ای که آن موقع از این لحظات لذت بردید، از دیدن فیلم، هیجان زده نمی شوید! خب کاملا واضح است؛ شما در آن لحظه در کنار آن اتفاق خوب بوده اید، شادی و تحرک و صدای خنده ی بقیه شما را به وجد می آوردند، هورمونهایی که در هنگام هیجان و شادی ترشح می شوند در آن لحظات به خوبی حس شما را تشدید می کردند و یکی از بهترین لحظه های زندگی را برایتان در خاطره به جا می گذاشتند.

اما زمانی که فیلم این تولد (یا هر اتفاق خوب دیگری) را می بینید در نظر بگیرید! احتمالا جایی تنها یا در بهترین حالت کنار یک یا دو نفر در حال تماشای این فیلم هستید. عضلات گردن، صورت، چشم، دست و پا و… هیچ حرکتی ندارند. صدایی که شما در آن زمان تجربه کرده اید اکنون از بلندگوهای کوچک موبایل در حال پخش است و…!

فکر می کنم با من هم نظر باشید که این دو حالت اصلا قابل قیاس نیستند.

امروزه ما به جای اینکه نگران لذت بردن از آن «چند دقیقه» باشیم، نگران خاطره ساختن و زنده نگه داشتن صحنه های آن چند دقیقه هستیم (یا در حالت بد دیگر، نگران چگونگی به اشتراک گذاری آن لحظه با دیگران هستیم). جمله ای که بسیار در لحظه های تولد، یک دور همی خانوادگی در روز تعطیل و … می شنویم احتمالا این است : صبر کن هنوز فیل نمی گیره!

منظور من عکس گرفتن نیست! عکس یک کار چند ثانیه ای ست که برعکس فیلم، همه را در یک جا جمع می کند. دقیقا منظورم همان فیلمی است که در هنگام یک تولد یا عروسی توسط ما گرفته می شود! یا اگر کمی قدتان بلند باشد در عروسی ها بدترین اتفاق زمانی است که یک گوشی موبایل به شما می دهند و می گویند از آمدن عروس و داماد فیلم بگیر!

اگر بخواهیم ابزار قیاس چشم و دوربین های دیجیتال را یکی در نظر بگیریم، چشم ما حدود 2هزار مگاپیکسل کیفیت تصویر دارد و میدان دیدی که ما داریم قطعا از هر صفحه نمایشی که بشر تا کنون ساخته بزرگتر است. اما در یک جشن عروسی میدان دیدمان را محدود به یک صفحه ی حداکثر 10 اینچی می کنیم و کار دیدن آن لحظات خوش را از چشم 2هزار مگاپیکسلی خود گرفته و به یک دوربین حداکثر 20 مگاپیکسل (در یک مورد خاص 42 مگاپیکسل) می دهیم! در بهترین حالت هم فقط یکی از دستانمان آزاد است.

تئاتر، نمایش یا سخنرانی را در نظر بگیرید که اجرا کننده اش خودتان هستید و از عزیزترین اشخاص زندگیتان هم دعوت کرده اید تا به این سخنرانی یا نمایش بیایند و تماشا کنند. در حالی که روی سن هستید و مشغول اجرای نمایشان (یا برگزاری سخنرانیتان) هستید لحظه ای در جمعیت به دنبال اشخاص عزیزتان می گردید و می بینید بیشترشان یک جسم مستطیل شکل با یک نقطه ی سیاه جلوی صورتشان است و اصلا نمی توانید از چهره شان رضایت یا عدم رضایت را متوجه شوید! بله مشغول فیلم گرفتن از اجرای نمایش شما می باشند.

این سناریو را در حالتی در نظر بگیرید که تماشاچی هستید و عزیزتان در حال اجرای یک سخنرانی مهم است و به داشتن همچنین شخصی افتخار می کنید. در هنگامی که او در فاصله ی چند متری شما قرار دارد و می توانید با جزئیات کامل نحوه ی اجرایش را ببینید، نگاهتان را به یک صفحه نمایش دوخته اید تا کادر فیلم برداریتان خراب نشود.

این دو مثالی که آوردم شاید به علت بزرگ نمایی، کمی از زندگی واقعی دور باشند اما در هر حال تاثیر این کار بر لذت بردن از آن «چند دقیقه» انکار ناپذیر است. باز هم می گویم من اصلا موافق کنار گذاشتن تلفن همراه هوشمندی که داریم نیستم. و به نظرم تکنولوژی همیشه در جهت راحتی انسان پیشرفت می کند و اصلا چیز بدی نیست.

یک «چند دقیقه»ی خاص در همان لحظاتی که در چریان است بیشترین حس خوب را می تواند در شما ایجاد کند. پس سعی کنید از آن لحظه ها استفاده کنید و حافظه دستگاه فیلم برداریتان را الکی پر نکنید!

 

سپهر بهروزی

Comment (24)

  • آفرین سپهر جان به موضوع بسیار جالبی اشاره کردی دقیقا همینطوره درست لحظه ای که تو مدتها انتظار اومدنش را میکشیدی با این کار لذتش از دست میره و بعد به قول تو باید از یه قاب کوچیک این اتفاق رو دید یعنی بعضی جاها این تکنولوژی لذت حس خوشایندی رو از آدم میگیره اما چه میشه کرد که امروزه زندگی هممون در آمیخته با این وسایل شده و حواسمون نیست که چه دقایق خوشی را از دست میدیم . از تو عزیز هم ممنون که خیلی اشاره جالبی به این موضوع کردی و شاید مثل تلنگری باشه برای خیلی هامون. از متن زیبا ت هم ممنون البته با داشتن پدری مثل دایی بهروز عزیز دور از ذهن نبودامیدوارم موفق باشی با احترام آنی.

  • مطلب جالبی بود ابتدا به خاطر شرکت شما در مباحث سادات قیری و در ثانی به خاطر مطلب آموزنده که جمع آوری کردید تشکر میکنم انشالله دیگر جوانان فامیل هم این اقدام را داشته باشند

    • سلام
      راستش من خیلی راجع به ایده ی امپرسیونیزم ها خبر ندارم ولی اینکه در لحظه زندگی کنیم را بسیار قبول دارم زیرا به نظر من این لحظه هایی که می گذرند فقط یک بار در زندگیمان تجربه می شوند

  • بسیار زیبا بود سپهر جان به مورد بسیار مهمی اشاره کردی. باید جنبه های منفی عصر تکنولوژی به همین شفافیت مطرح بشن تا مواظب باشیم که در گردابشون غرق نشیم.

  • سپهرعزیزبسیارسخت است تفکیک این موضوع که ازیک لحظه واتفاق شیرین درهمان هنگام لذت ببریم ویا یادگاری ازآن لحظه ی شیرین ثبت وبه گمان خودبارها وبارها (که البته به ندرت اتفاق می افتند)ازدیدنش درآینده خشنود شویم .
    مسلم است که میزان لذت وخوشنودی فرددرهر دوحالت قابل مقایسه واندازه گیری باهم نیستند وفراموش نکنیم که یکی ازعلل نگاه باواسطه (ازپشت لنز)سهولت ثبت این وقایع شده است چراکه درگذشته ای نه چندان دور تلاش می شد تا بهترین وباارزش ترین وقایع ثبت وچاپ گردند ونه تمامی آنهاچراکه امروزه بسیاری ازوقایع ثبت شده راحتی نمیدانیم درکجانگهداری می کنیم والبته گذشت زمان به مایادخواهد دادکه :
    ما برون را ننگریم و قال را
    ما درون را بنگریم و حال را
    بسیار مطلب مهمی راذکر کردی وامیدوارم شما وسایر جوانان باذوق واستعدادفامیل هم نظرات ومقالات ونکته بینی های ظریف خودرادراختیار سایر فامیل قرار دهند.

    • دایی مهرداد مسلما تعیین مرز بین این دو بسیار سخت است و من با شما کاملا موافق هستم. کما اینکه خود من عکسها و فیلم های دوران دبیرستانم بسیار برایم شیرین و خاطره انگیز هستند!
      من سعی کردم وضعیتی را به تصویر بکشم که استفاده از این ابزارها به صورت افراطی توسط اشخاص صورت می گیرد. در غیر این صورت، ضبط یک فیلم از یک صحنه ی خاطره انگیز بسیار می تواند در آینده در ما ایجاد حس خوب و خوشحالی کند

  • آفرین سپهر جان موضوع بسیار جالبی را مطرح کردی واقعیت در زنده بودن یک جریان است و عکس و فیلم یک حقیقت مجازی است. اگر چه نقش فیلم و عکس بقوت خود باقی است اما شور و هیجان روز واقعه را ندارد. اگر آنموقع تکنولوژی در محدوده زمانی چند ثانیه عکس گرفتن بود اینک متاسفانه ساعتها وقت ما را فیلمبرداری میگیرد و ما را از یک جریان زنده غافل میکند. چه بهتر که بهمان عکی چند ثانیه بسنده کنیم و از ثانیه های واقعی لذت ببریم.

    • ممنون پدر از اینکه وقتتون رو گذاشتید و نوشته ی من رو خوندید هم از اینکه نظرتون رو گفتید 🙂 بله اگر بتونیم در حد کافی و معمول از این ابزارها استفاده کنیم قطعا از لحظه های خوب لذت بیشتری خواهیم برد

  • سلام و سپاس بر شما آقای بهروزی!
    بسیار ممنونم از مطلب جذاب و قابل تامل شما.
    نکته ای که اشاره کرده اید نشان از دقت نظر و توجه شما دارد و این آگاهی غنیمت بزرگیست که انشاالله شامل حال تمام جوانان این خاندان هست و بیشتر هم بشود.
    با توجه به مطلب مهم شما ، می توان نکاتی را ذکر کرد.البته شاید متن نوشته ها طولانی شود اما ممکن است لازم باشد.بنظرم اگر ذکر این نکات در چند بخش آورده شود بهتر است.تا خدا چه خواهد…
    1- بنظرم تکنولوژی موبایل بیش از حد به حریم خصوصی ما راه یافته است.ما بجای اینکه به قول شما از لحظات لذت ببریم ،یادمان رفته که ثبت لحظه هایک وجه قضیه است و بودن در آن ها قضیه ای دیگر.موبایل آمده بود تا در دسترس بودن ما را همه وقت اعلام کند.موبایل آمده بود تا ارتباطات ما را بهتر کند.موبایل آمده بود تا کوچک و جادار همراهمان باشد.اما…اینک موبایل های پیشرفته که درنهایت تامین کننده مطامع سرمایه داری غربی است .فرهنگ غربی را هم با خود به ارمغان آورده است و ما مرعوب و دست بسته در مقابلش سر فرود آورده ایم و آن ها را جایگزین بهترین نوع ارتباطات(ارتباط رودررو) کرده ایم.با موبایلهایمان عکس می گیریم؛فیلم می گیریم؛صدا ضبط می کنیم؛پیام می فرستیم؛بازی می کنیم وخلاصه سرمان را با آن گرم می کنیم و این حضور بی قید و شرط موبایل در زندگی ما و حریم آن است.موبایل امروز محرم اسرار ما شده است.مانند یکی از اعضای خانواده با آن برخورد می کنیم و طبیعیست که بجای حضورما در لحظه ها ؛موبایلمان در صحنه حاضر است .و این ما را راضی می کند.آیا ارتباط رودررو بهتر است یا ارتباط موبایلی؟
    تنوع طلبی ما ،ما را به این سو کشانده است.پس آیا نباید در افکارمان تجدیدنظر کنیم؟آیا نباید برای دستگاه موبایل حدومرزی مشخص کنیم؟
    کار عکاسی و فیلمبرداری را به دستگاههای خاص شان بسپاریم و موبایل را فقط تا حد تلفن همراه و پیام رسان بخواهیم…آیا می توانیم؟!!
    والسلام…….

    • سلام جناب آقای مطهر.
      ممنون از اینکه وقت گذاشتید تا مطالبی را متذکر شوید که معمولا از دید ما جوانان پنهان است و پوزش از اینکه من در تشکر کردن از شما تاخیر زیادی داشتم.
      جریان پیشرفت تکنولوژی همیشه جنبه های خوب و بد داشته. بله، در صورتی که ما نتوانیم توازن در استفاده از تکنولوژی و ابزارهای ارتباطی را رعایت کنیم ضررهایی را به جان خریده ایم.
      در جنبه هایی از نظرات شما جسارتا کمی نظرم با نظر شما متفاوت است. اکنون دستگاهی که به نام گوشی موبایل در جیب من و بسیاری دیگر است، نه تنها ابزار تماس و در دسترس بودن است بلکه ابزاری برای سرگرمی، مدیریت فعالیت های اجتماعی و بعضا ابزاری برای پیش بردن کار است. کما اینکه بنده در چندین مورد در حالی که به کامپیوتر دسترسی نداشتم با تبلت کارهای سایت سادات را انجام دادم.
      همچنین این وسیله باعث درآمد زایی افرادی که برنامه های موبایلی می سازند شده است و این به نظر من یک جنبه ی مثبت بسیار قوی در پیشرفت موبایل می باشد.
      در صورتی که بگذاریم این وسیله ی ارتباطی حریم های زندگیمان را زیر پا بگذارد بنده هم با نظر شما کاملا موافق هستم اما در استفاده ی معمول و متعادل به نظرم می تواند بسیار مفید باشد.
      پوزش از طولانی شدن بیانم، و باز هم ممنون از اینکه وقتتان را برای خواندن مطلبم گذاشتید

  • سپهر جان موضوع بسیار جالبی رو مطرح کردی و جالبتر از اون اینه که این مطلب از طرف یه جوون که در تکنولوژی هم بسیاروارده نوشته شده این متاسفانه حکایت زندگیهای امروزه ماست . چند دقیقه های خاصمون رو فدا میکنیم تا بعدا شاید بشینیم فیلم هایی رو گرفتیم ببینیم البته شاید!!!!

  • سپهر جان آفرین ، چه قدر خوب و شیوا این مطلب مهم رو عنوان کردی . راستش من فکر میکنم بهتره حد وسط رو در این مورد رعایت کنیم چراکه بعضی زمانها بدلیل اینکه ممکنه هرگز دیگه اتفاق نیفتند ، آنقدر عزیز هستند که ما بهتره اونها رو ثبت وضبط کنیم . چه لحظات شیرین با عزیزانی که الان در بین ما نیستند واگر به لطف این تکنولوژی نبود دیگر هرگز وهرگز نمیشد آن لحظات را مرور کرد و شیرینی آن را بیاد آورد. پس تعادل ومیانه داشتن در اینمورد و قطعا در همه موارد بسیار مطلوب میباشد . برای تو و همه جوانان فامیل شریف سادات ، آرزوی سلامتی وسعادتی روزافزون را دارم.

    • ممنون عمه رویای عزیز 🙂
      بله من با شما کاملا موافق هستم و همانطور که به دایی مهرداد گفتم، سعی من این بود که شرایطی رو توصیف کنم که این ابزارها به صورت بسیار افراطی مورد استفاده قرار میگیرند که متاسفانه در بین اطرافیانم دیدم چند مورد

  • 2-عزیزان خواننده !
    نکته ی دومی که به نظرم می رسد این است که میل به جاودانگی ما را به سمت تصویربرداری می کشاند،حتی اگر نتوان آثار این تمایل را همیشه و در همه حال دید.حقیقت این است که ما نمی خواهیم با حذف فیزیکی از این دنیا،یاد ها و خاطراتمان نیز حذف شوند.پس بلافاصله با بودن ودیدن لحظات شاد و امیدبخش میخواهیم شادیمان را در جمعی که هستیم به ثبت برسانیم و با زبان تصویربگوییم که ما نیز دراین جمع شاد بوده ایم و اینکه چه چیزی یا چه کسی در این لحظات و صحنه ها برایمان مهم بوده است و آیا این چیز جذابی نیست؟
    که بر اثرثبت آن روح ما به وجد آمده است؟ اگر نه؛ ما چرا از غم و غصه هایمان تصویری نداریم؟همه می دانیم تمام تصاویری که در خانه داریم ثبت لحظات شادی و یا نوستالژیک است و نه غمگساری ها…
    می خواهم این نتیجه را بگیرم که ثبت تصاویر حتی با موبایل هایمان فرصت محروم کننده ی ما از شادی نیست بلکه خود عین نمایش شادی است .حضور شادمانیست در تصاویرمان.اگر این تصاویر را در لحظه ی مناسب نمی گرفتیم چگونه می توانستیم شادیمان را نشان دهیم؟
    بنابراین به نظرم می رسد نباید عکس و تصاویرمان در لحظات را دستکم بگیریم. اهمیت این مسئله در این است : نمی توانیم بگوییم”لذت حضور در شادمانی بهتر از ثبت وتصویرکردن آن است”…
    هر چیزبه جای خویش نیکوست.هرتصویری آنگاه زیباست که درلحظه ی مناسب خلق شده باشد نه اینکه در همان لحظه دیده شود!!!!
    یا حق….

  • با سلام به سپهر جان از مقاله ات لذت بردم آفرین امیدوارم مانند پدر گرامیت همیشه دست به قلم باشی. مطلب تو همه را به واکنش واداشت چون با احساس و خاطره سروکار دارد. شما جوانان فامیل مایه فخر ما هستید و موفقیت روزافزون شمارا خواستارم .دوستدار تو عمو یا دایی محمد.

    • سلام دایی محمد
      مرسی که مطلبم رو خوندید. من که خیلی راه دارم تا مثل پدرم بتونم بگم که دستی به قلم دارم 🙂
      ایشالا شما هم همیشه در کنارمون باشید و از تجربیاتتون استفاده کنیم.

  • سپهرعزیز ازمقاله شماکه نمادی ازدانش ومطالعه بیدریغ روزانه یک جوان برومندسادات قیری میباشدلذت بردم امیدوارم همیشه سلامت وموفق باشید

Leave Your Comment

Skip to content